ارتباط گیاهخوار یا گوشتخوار بودنِ انسان به موسیقی (۱)
در خصوص اینکه انسان بهصورت ذاتی گیاهخوار بوده یا گوشتخوار، دیدگاههای متنوعی مطرح شده است. نکته قابل توجه اینکه گوشتخوار بودن انسان، بهمعنای همهچیزخواری او نیز هست. کسانی که معتقدند انسان در ابتدا گیاهخوار بوده، بر این باورند که او بهطور کلی گوشت نمیخورده، اما در مقابل، طرفداران نظریه گوشتخواری نمیگویند انسان هیچگاه میوه یا گیاه مصرف نمیکرده! بلکه بهنظر میرسد که انسان از ابتدا رژیمی متنوع داشته است. بنابراین شاید پرسش دقیقتر این باشد: آیا انسان ذاتاً گیاهخوار بوده یا همهچیزخوار؟
در این میان، چند نکته کلیدی مطرح است:
اول اینکه یکی از روشهایی که برای پاسخ به این پرسش مورد توجه قرار میگیرد، بررسی ویژگیهای فیزیولوژیک بدن انسان از جمله شکل دستها و دندانهاست. روند تکامل زیستی انسان در این تحلیلها نقش تعیینکنندهای دارد.
دوم: موضوع «ذات» انسان یک مسئله است و مسئلۀ دیگر این است که اکنون و در جهان مدرن چه رفتاری باید در پیش بگیرد؟! طرفداران گیاهخواری معتقدند که انسان با رشد فکریاش به مرحلهای رسیده که مصرف گوشت را باید کنار بگذارد. از دیدگاه آنان، این پرهیز از گوشت نهتنها عقلانی است بلکه جنبههای اخلاقی نیز دارد؛ مانند پرسش از اخلاقیبودن یا نبودنِ کشتن حیوانات. آنها همچنین بر این باورند که انسان از اساس و در ذات خود گیاهخوار بوده است.
و نکته آخر اینکه شکلگیری نظامهای اقتصادی مدرن، بهویژه نظام سرمایهداری نیز در روند شکلگیری این دیدگاهها نقش داشته است. تجاریشدن فرآیند تولید غذا در هر دو حوزه گیاهخواری و گوشتخواری نمود یافته: از یک سو شاهد تولید انبوه و متنوع محصولات مخصوص گیاهخواران هستیم که روزبهروز رایجتر میشوند، و از سوی دیگر از دیرباز صنعت فرآوری گوشت بهشکل گسترده و صنعتی وجود داشته است. در حقیقت باید گفت سرمایهداری در هر دو مسیر، و در پی کسب سود و پاسخ به تقاضاها، مآلا در ترویج گیاهخواری و گسترش گوشتخواری، هر دو، نقش قابل توجهی داشته است.
در مجموع، این موضوع بسیار پیچیده است و ما نیز نمیتوانیم با قاطعیت ادعا کنیم که حقیقت نزد کدام دیدگاه است. البته در اینجا، تمرکز ما بر اصل این مسئله نیست، بلکه قصد داریم به ارتباط میان رژیم غذایی انسان (اعم از گیاهخواری یا همهچیزخواری) با پیدایش و تکامل موسیقی بپردازیم.
نخستین تلاشهای موسیقایی بشر چه بودهاند؟ واقعیت این است که داستان پیدایش موسیقی و سازهای موسیقی، ریشه در زنجیره غذایی انسان دارد. جالبتر اینکه خواهیم دید آوازخوانی نیز برای انسانِ اولیه، بیارتباط با مسئله غذا خوردن نبوده است.
قدیمیترین ساز کشف شده
قدیمیترین و مهمترین یافته در زمینۀ سازهای موسیقایی اولیه، فلوتی کوچک و مشهور به «فلوت نئاندرتال» است. این ساز بادی، حدود ۲۰ تا ۳۰ هزار سال قدیمیتر از دیگر سازهای کشفشدۀ تاکنون است، و قدمت آن حدود ۸۰ هزار سال تخمین زده شده. فاصلۀ سوراخهای آن بهگونهای است که بهنظر نمیرسد تصادفی باشند، بلکه بهطور آگاهانه طراحی شدهاند. این فلوت دارای چهار سوراخ است که همگی در امتداد یک خط مستقیم قرار گرفتهاند، و فواصل میان آنها از منطقی مشخص پیروی میکند. صدایی که از این ساز ابتدایی تولید میشود، شامل فواصل دیاتونیک است؛ همان فواصل موسیقاییای که امروزه در گامهای ماژور و مینور، و بسیاری از موسیقیهای محلی جهان -شامل موسیقی نواحی ایران- شنیده میشود.
ما تنها یک نمونه از این ساز را در اختیار داریم، اما احتمال بسیار قوی وجود دارد که نمونههای بیشتری نیز در آن دوران ساخته شده باشند. حتی اگر تنها یک انسان نئاندرتال علاقمند به تولید صدا از استخوانهای شکار بوده باشد، تصور اینکه او در طول عمر خود چندین فلوت ساخته و از طریق آزمون و خطا به فرمول مناسب فاصلۀ سوراخها دست یافته باشد، دور از ذهن نیست.