توالی آکوردی پچلبل
به نظر نگارنده یکی از مهمترین مسائلی که در کتابهای هارمونی مورد بیتوجهی قرار گرفته، توالی آکوردی های متداول است. دلیل این امر شاید این باشد که این کتابها بیشتر به هارمونی در دوران کلاسیک و رومانتیک پرداخته اند و در این دوران کمتر شاهد استفاده از اینگونه توالی آکوردیها بودهایم. البته منظور چیزی مثل کادانس کامل و ناقص و… نیست.
به عنوان مثال میشود به توالی آکوردی دایره پنجمها اشاره کرد که با وجود استفاده بسیار در دوران باروک، در دوران کلاسیک و رمانتیک عملا به فراموشی سپرده شد و جز چند نمونه نادر، دیگر اثر چندانی از آن نمیبینیم.
توالی آکوردی پاخلبل (یا پاچلبل) (Johann Pachelbel) نیز با وجود آنکه در دوران باروک به وجود آمد عملا در این دوران نیز پر کاربرد نشد و در دوران بعد از خود (تا قبل از قرن بیستم) هم مانند نمونه قبلی تنها چند مورد انگشتشمار از کاربرد آن را میبینیم. دلیل آن را هم شاید در ساختار تا حدی مغایر با هارمونی کلاسیک آن باید جستجو کرد.
ابتدا نگاهی داشته باشیم به این توالی آکوردی:
I V vi iii IV I IV V
این توالی مربوط است به اثر مشهور (در واقع تنها اثر مشهور!) این آهنگساز به نام کَنُن در ر ماژور که در این گام به شکل زیر میشود:
D A Bm F#m G D G A
این قطعه که امروزه یکی از معروفترین قطعاتی است که در مراسمهای عروسی اجرا میشود از نظر ساختار هارمونی همانطور که گفته شد کمی متفاوت با جریان غالب هارمونی کلاسیک بود. دلیل اصلی آن هم شاید به استفاده از آکورد درجه سوم در گام ماژور برگردد که در هارمونی کلاسیک باید به شکل خاصی به کار برود و معمولا به دومینانت هم حل شود که در اینجا به این شکل عمل نشده است. ولی با اینحال تعدادی از کاربرد های آن را در دوران کلاسیک میتوانیم ببینیم.
در اوایل قرن بیستم و با تنوع هر چه بیشتر سبکهای موسیقی، شاهد استفاده دوباره این توالی آکوردی (بعضا با کمی تغییر) در انواع سبکها هستیم. حتی در آن نوع موسیقی که نگارنده نام آن را «کلاسیک مآب» میگذارد.
دو توالی آکوردی بسیار شبیه به توالی پاخلبل نیز کاربرد فراوان دارند. اولی در سه آکورد اول مشابه این توالی است:
I V iV IV
نمونه دوم با شروع از آکورد سوم و خاتمه در آکورد ششم توالی پاخلبل میتواند ساخته شود:
iV iii IV I