درباره آلبوم «انسان» (۲)
«آنک انسان!» نام یکی از واپسین کتابهای فریدریش ویلهلم نیچه فیلسوف نامی آلمانی/ انسانی/ جهانی است. از آخرین متفکران بزرگ اروپای اواخر قرن نوزدهم که صدای پای هیولای آخرالزمانی روزگار آینده را زودتر از دیگران شنیده بود. این عنوان از این روی برای این یادداشت برگزیده شده که در آلبوم «انسان»، حضور انسان شنیده میشود و حکایت از قدرت انتخاب و سلیقه اوست، نه تفویض اختیار به هوش مصنوعی و یا گزینههای بیهدف در دریای امکاناتی که تکنولوژی حاوی آنهاست. از گروه «تارنوش» پیش از این نیز آلبومی انتشار یافته بود به همین نام، که در آن، ترکیب سازهای ایرانی و غیر ایرانی شنیده میشود. اما در «انسان» تنها صدای ایرانی شنیده میشود.
بهنام جهانبیگلو، هنرآموخته در بستری دوفرهنگی (ایرانی و کانادایی) آهنگساز و آرانژیست و سرپرست این دستاورد است و گروهی حرفهای همراه او کار کردهاند. آلبوم «انسان» را میتوان اثری در حیطه موسیقی الکترونیک دانست. اما با صدادهیای که محدود به این نوع موسیقی نیست.
میراث ژنتیک او از موسیقی دستگاهی ایران با ماهیت «معاصر» او در طرحی زیبا همراه شده و موسیقیای را ارایه کرده که آشکارا تعلق به فضای تفکر و تامل دارد، و از حوزه سرگرمی سازی و موزیک اماکن تفریحی، فاصلهای مشخص گرفته است. قصد او ایجاد ماهیت تکرار شوندگی (Repeatativity) بوده و میدانیم که تکرار در موسیقی یکی از سه عامل اصلی تشکیل فرم است.
در هر کدام از شیار (تراک) های آلبوم یک «تم» معین شنیده میشود که سازی ملودیک، آن را مینوازد و در هر دوره تکرار (Cycle) صدای سازی جدید، از زهی تا کمانی و کوبهای، افزوده میشود و بافت صوتی تازهای را ارائه میکنند تا این که به طور کامل در هم تنیده شوند، در همنشینی با یکدیگر به قوام برسند تا این که شجرهای صوتی از این همنوازی شکل بگیرد. ثمره نهایی، در نقطهای از اتحاد جملات واحد و صدادهیهای رنگارنگ به دست میآید و همانجاست که سازی منتخب، یکی از نغمههای نواحی ایران را مینوازد، (سازی و نغمهای که نماد موسیقی آن ناحیه است: مثلاً آوایی لُری با کمانچه) و مهار جریان را به دست میگیرد و نقطه عطف آن میشود. پس از آن، روی همان نغمه، آن تمها تکرار میشوند تا این که از پرصدایی به کم صدایی و خلوت برسند و روی تم اصلی فرود بیایند. درک اندیشه طراح این مجموعه، بیش از یک بار شنیدن را نیاز دارد.
به نظر میرسد که نوعی جایگزینی اندیشیده شده در انتخاب و نقش سازها در کار است: عود به جای گیتارباس (Base Guitar)، سنتور به جای گیتار آرپژ و آکورد (Arpeggios & According Guitar)، کوبیها (Percussion) نقش و دودوک ارمنی برای نقشهای ملودیک و کنترپوانتیک. انتخاب نوازندگان نه اتفاقی بوده و نه از سر اجبار و اضطرار؛ همه عوامل در منتهیالیه امکانات موجود برای کار حرفهای برگزیده شدهاند.
روشن است که چنین اثری مطلقاً از آزادانه نواختنهای بیهدف (که متأسفانه به اشتباه به آن بداههنوازی میگویند) دور است و اثرگذاری ویژه خود را دارد. آلبوم «انسان» برمبنای پارتیتورهای به دقت نوشته شده و تمرین شده با نظارتی حرفهای است. آلبومی است برای اجرا و ضبط استودیویی.
گو این که گفتهاند اجرای صحنهای نیز خواهند داشت. آلبومی که در آن از امکانات ساخت صدا و ضبط و ترکیب (Mix) و حرکتهای ملودیک و هارمونیک موسیقی الکترونیک استفاده شده، اما صدای نهایی آن از سازهای اصیل ایرانی شنیده میشود: تار، کمانچه، سنتور، قانون، نی هفت بند، عود، قانون و کوبهایهای ایرانی(دُم دُم، دف، دایره و تمبک). صدادهی آشناست اما در نحوه استفاده از آنها آشنایی زدایی انجام گرفته است.