شناخت و درک تکنیک در نوازندگی (۱)

تمرین‌های نوازندگی اصولاً اعمالی هستند که از ذهن شروع می‌شوند. این بدان معناست که تمرین‌ها باید با تفکر انجام شوند. تمرین های روزانه‌ی ماشینی و بدون فکر، نه تنها فایده‌ای ندارند بلکه روند عقیم و اشتباهی در فراگیری موسیقی هستند. نوازنده های بزرگ به طور دائم بر روی مشکلات تکنیکی تمرکز کرده و به مرور و با حوصله آنها را حل می‌کنند. البته فراموش نکنید‌ که سرعت تمرین باید آنقدر پایین آورده شود تا گوش شخص، صدادهی مطلوب را نیز تشخیص بدهد.

یکی‌از نشانه‌های تکنیکی بودن نوازنده، راحت ساز زدن است. تکرار مداوم تمرین ها باعث می‌شودکه اعمال مورد نیاز نوازندگی به صورت یکسره و منظم تحت اختیار قوای ناخودآگاه نوازنده درآید و منجر به یک نوازندگی تکنیکی می‌شود طوری‌که بیننده
به سهولت احساس راحتی را در نوازنده می‌‌بیند. پس فراموش نکنیم که در بسیاری از مواقع بهترین حرکت‌ها، ساده ترین آنهاست.

هرچند که داشتن تکنیک بالا برای یک نوازنده مزیت محسوب می‌شود اما تکنیک و موسیقی (موزیکالیته) از یکدیگر جدایی ناپذیرند و این دست‌ها و ذهن‌ ما هستند که وزن، طنین، فراز و نشیب، درجه ی صدا و رنگ موسیقی‌راخلق می‌کنند. در صورتی
که تفکرات و احساسات نوازنده وارد کار نشوند، دست های  نوازنده نیز عملکرد درستی نخواهند داشت. پس تکنیک باید در خدمت موزیک باشد؛ چرا که موسیقی باید قبل از هر چیز در قلب و روح اثر کند. شنوندگان با شنیدن طنین های گوش نواز و اجرای زیبا
بیشتر تحت تاثیر قرار می‌گیرند. تا شنیدن رگباری از نت‌ها. رنگ صدای سیم های گیتار باید انسان را به زیبایی‌‌های زندگی گره بزنند.

در نهایت به یاد داشته باشید که مهم نیست چه قطعه ای را اجرا می‌کنید. پیچیدگی و سختی آن مهم نیست. مهم این است که آن قطعه را «چطور» اجرا می‌کنید. تکنیکی بودن قطعات، لزوما دلیل بر زیبایی آنها نیست. بلکه نواختن یک قطعه‌ی ساده، به وسیله ی زیبایی های روح انسانی، می‌تواند آن را مشکل و سخت و در عین حال زیبا و گوش نواز می‌کند.

خالی از لطف نیست که مقاله را با مطلبی راجع به پدر موسیقی، باخ، (که به گفته موتسارت ما همه فرزندان او هستیم و مدیون او) به اتمام برسانم که بیانگر اهمیت استمرار و ممارست در تمرین است: در اواخر عمر باخ از او رمز استادی‌اش را
پرسیدند و او پاسخ داد: «من ساعت‌های متمادی کار می کردم! اگر شما‌ هم مثل من مانند کارگری ساده و پرکار زحمت می‌کشیدید، بی شک همین موفقیت نصیبتان می‌شد».

با آرزوهای روشن برای تمام هنرمندانی که در نقطه به نقطه ی تاریکی‌ها، باز هم می‌نویسند، می‌سازند، می‌نوازند و غرق در هنر هستند؛ چرا که هنر، روشنی زندگیست.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *